آفتابنیوز : غلامعلی دهقان- تا روزهایی چند انقلاب ۵۷ چهل سالگی خود را پشت سر خواهد گذاشت اما سوال اساسی این است چرا آن انقلاب رخ
داد و دیگر اینکه چرا در شرایط فعلی انقلابی دیگر خودنمایی نمیکند. واقعیت این است هر پدیده اجتماعی را باید از ابعاد گوناگون مورد توجه و آنالیز قرار داد. قطعا رویدادی همانند وقوع یک انقلاب تکعاملی نیست و نمیتوان با نسبت دادن آن به یک عامل به سادگی از آن گذشت. پدیده انقلاب ایران در سال ۱۳۵۷ هم از این قاعده استثنا نیست. با این وجود به نظر میرسد سه عامل زیر را میتوان در شکلگیری انقلاب بزرگ ۵۷ دخیل دانست که در شرایط فعلی وجود آنها مفقود میباشد. بنابراین ما در شرایط پیشاانقلاب حضور نداریم. البته رخدادن اعتراضاتی با خواستهای نسلی، صنفی، طبقاتی و قومی همیشه وجود دارد که باید قبل از وقوع آنها تدبیر شود. در اینباره نکات زیر قابل توجه است.
۱-زلزلههای زمین با ریشتر بالا زمانی رخ میدهد که برای مدتی مدید زمینلرزههای با ریشتر پایین قطع شود. این حکم درباره زندگی اجتماعی انسانها هم صدق میکند. واقعیت این است هم انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵معلول سالها استبداد سیاسی قاجار بود و هم انقلاب ۵۷ محصول ۲۵ سال انسداد سیاسی کشور پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲. از زمانی که انتخابات مجلس ۱۸ به بعد فرمایشی شد و حضور مردم تشریفاتی، معلوم بود که جامعه زلزله سیاسی بزرگی در پیش رو دارد.
واقعیت این است که اگر در شرایط فعلی انقلاب رخ نمیدهد به این دلیل است که کشور طی چهار دهه گذشته شاهد زمینلرزههای سیاسی با ریشتر پایین بوده است. برگزاری انتخابات به شکل ریاست جمهوری، مجلس و شورا همانند سوپاپی از انفجار دیگ جامعه جلوگیری کرده است. همچنین فضای نسبتا بازی که در برهههایی از زمان شاهد بودیم هم در جلوگیری از این انفجار نقش مهمی داشته است. بنابراین نباید به دلایل مختلف این سوپاپهای اطمینان جامعه را دچار انسداد کرد. موضوعی که در رژیم گذشته از آن غفلت شد و پهلوی دوم آرامش کاذب را ترجیح داد. قطعا اگر فضای با نشاط سیاسی چهاردهه گذشته ادامه یابد خبری هم از انقلاب دیگر نیست.
۲-حضور رهبران کاریزما و فرهمند هم در وقوع یک انقلاب نقش مهمی دارد. در انقلاب ۵۷ حضور این شخصیتهای ملی و مذهبی باسابقهای نیک سبب اعتماد مردم به مقوله انقلاب گردید. رهبرانی همانند امام خمینی، آیتالله طالقانی و مهندس بازرگان. در شرایط فعلی اپوزیسیون خارج از کشور فاقد رهبرانی است که بتوانند فاتح قلوب باشند. هماهنگی هویت رهبران انقلاب ایران با رویکرد دینی ملت ایران سبب اقبال مردم به آنها شد. ولی امروز رهبران اپوزیسون و براندازان در موضعی ناشیانه حتی ژست ضددینی گرفتهاند!!
۳-وجودیک تشکیلات سراسری که بتواند پیامبر رهبران انقلاب باشد در پیروزی انقلابات مختلف دیده شده است. در انقلاب ایران شبکه سراسری مساجد و حضور روحانیت شیعه در اقصینقاط کشور شبکهای را تشکیل داده بود که پیام رهبران را به کلیه روستاها هم میفرستاد. حضوری چهره به چهره که میتوانست اعتماد ایجاد کند. هماکنون چنین شبکهای مفقود و باموج ماهوارهای و ایحاد کانال تلگرامی هرگز نمیتوان ارتباطی چهره به چهره و موثر ایجاد کرد.